عاشقانه من1

ساخت وبلاگ

سلام عشقم

خیلی دوست دارم دوباره قشنگ بنویسم ولی نمیتونم... اخه من وقتی خوب مینویسم که دلم از یه چی گرفته باشه... ولی خب خیلی وقته دلی نمونده از چیزی بگیره... همون تیکه های باقی مونده شم وقتی بگیره با یه نیم نگاه تو با یه یاد از تو سریع خوب میشه...

حرفهای دلتنگیم ته دلم گذاشتم... گلایه هامو جمع کردم و گذاشتم باد با خودش ببره... نمیگم غم ها و خاطرات تلخم رو میزارم دم در که ببرند و برای سال بعد چیزی نمونه... هر بار که سعی کردم فراموش کنم و بریزم دور بدتر شد... همه شون رو میخوام بزارم زیر پام... دستم برای رسیدن بهت هنوز خیلی کوتاهه. باید زیر پام بلندتر شه. پس چه بهتر این کوله رو بزارم زیر پام شاید این بار قدم بلند شه.

دلم میگیره وقتی پیشت از کسی شکایت میکنم تمام تلاشمو میکنم بخاطر تو خوب باشم هرچند که نیستم...

مهربونم چه خوبه ادم وقتی میخواد با دل گرفته بنویسه یهو یادش بره چی قرار بود بگه...

قبل تر ها نمیفهمیدم ولی الان خوب میفهمم اینکه میگن "چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی" یعنی چی 

عاشقتم تنهام نزار

عشق...
ما را در سایت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranpayizii بازدید : 290 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 17:52